✒️ امیرحسین حاجیعلی، دانشآموخته کارشناسی تاریخ دانشگاه تهران
امروزه شاید بر کسی پوشیده نباشد که مزار فعلی میرزا تقیخان امیرکبیر، صدراعظم مشهور ناصرالدینشاه قاجار در حرم حضرت امام حسین (ع) در کربلای عراق واقع شده است. اما پیش از انتقال پیکر او به سرزمین عتبات، برای مدتی کوتاه در کاشان به امانت سپرده شد. در این نوشتار به این موضوع خواهیم پرداخت که محل دفن اولیه مرحوم امیرکبیر در کجا قرار داشت.
در تاریخ 19 محرم 1268 ق (13 نوامبر 1851 م) فرمان برکناری امیرکبیر از «صدارت عظمی و وزارت کبری» به دستش رسید[1] و چهار روز بعد میرزا آقاخان نوری اعتمادالدوله به جای او بر کرسی صدارت تکیه زد. اندکی بعد نیز در 25 محرم همان سال از منصب «امارت نظام» و لقب «اتابک اعظمی» نیز خلع و به کاشان تبعید گشت.[2] جلیلخان جلیلوند معروف به بیات، به همراه صد نفر سوار، میرزا تقیخان را به همراه خانوادهاش تحتالحفظ به کاشان بردند [3] و امیرکبیر و همراهان در هشتم صفر ۱۲۶۸ ق در باغ فین کاشان ساکن شدند.
ارتباط او با دنیای بیرون به شدت محدود شده و عملاً در حصر خانگی قرار گرفت. چهل روز پس از اقامت در کاشان، میرزا آقاخان فرمان قتل او را از شاه گرفت و اجرای آن را به حاج علیخان حاجبالدوله سپرد.[4] در روز 18 ربیعالاول ۱۲۶۸ ق (10 ژانویه ۱۸۵۲ م)، رگهای او در حمام فین کاشان زده شد و اینگونه به قتل رسید.
رویکرد مورخین رسمی دربار قاجار درباره مرگ امیرکبیر گمراه کننده و خالی از حقیقت است. علت آن نیز این بود که حکومت قاجار به هیچ وجه نمیخواست مردم از حقیقت قتل او آگاه شوند. به طور نمونه لسانالملک سپهر در ناسخالتواریخ مینویسد: «پس از مدت یک اربعین که میرزا تقیخان در قریه فین روز گذاشت از اقتحام خون و ملال مزاجش از اعتدال بگشت سقیم و علیل افتاد و از فرود انگشتان پای تا فراز شکم رهین ورم گشت و شب دوشنبه هجدهم ربیعالاول درگذشت».[۵]
خبر مختصر درگذشت او نیز در شماره 52 روزنامه وقایع اتفاقیه به تاریخ هفتم ربیعالثانی اعلام شد.[۶] و یا در جایی دیگر میرزا آقاخان در نامهای رسمی که در ربیعالاول ۱۲۶۸ ق به میرزا محمدحسین صدر مصلحتگذار پطرزبورگ نوشته میگوید: «بیچاره میرزا تقی خان امیرنظام سابق در فین کاشان به ناخوشی سینه پهلو وفات کرده و مرحوم شد.»[۷]
ناصرالدینشاه دو هفته پس از عزل امیرکبیر، منصب امیری نظام را برای همیشه منسوخ کرد تا کسی به یاد امیرنظام نیفتد.[۸]
در این میان اما محمدجعفر حقایقنگار خورموجی در ارتباط با قتل امیرکبیر چنین میگوید: «روز هجدهم ربیعالاول در گرمابه بدون ظهور عجز و لابه، ایادئی که مدتی متمادی از یمین و یسار اعادی و اشرار را مقهور و خوار میداشت، فصاد دژخیم نهاد اجل به فصد یمین و یسارش پرداخته به دیار عدمش روانه ساخت».[۹]
در رابطه با محل دفن او نیز، محمدجعفر مینویسد: «پس از ارتحال از این منزل سریعالزوال، اولاً در پشت مشهد کاشان مدفون پس از چندی حسبالفرمان شاهنشاه رئوف مهربان نقل به عتبات عرش درجاتش نمودند».[1۰]
فردای روزی که امیرکبیر به قتل رسید، اعیان کاشان به همراه همسرش عزتالدوله و دو دختر کودکش (همدمالملوک و تاجالملوک)، مادر میرزا تقیخان و پسرش میرزا احمدخان چهارده ساله، پیکر مرحوم امیرکبیر را به آیین بزرگان تشییع کرده و در پشت مشهد کاشان، در جوار قبر حاجی سید محمدتقی به خاک سپرند. بقعه و آرامگاه امامزاده حبیب بن موسی (ع) که در منابع قدیم به «پشت مشهد کاشان» معروف بود، یکی از زیارتگاههای مهم کاشان است که مقبره شاه عباس اول صفوی [1۱] و تعدادی از علما و سادات در آن قرار گرفته است.
در یکی از حجرههای کنار این زیارتگاه که رنگ و بوی هنرمندان عصر صفوی را دارد، مزار «علامه آقا سید محمدتقی پشت مشهدی» فرزند آقا سید میر عبدالحی قرار دارد که در سال ۱۲۵۸ ق از دنیا رفت و در این مکان دفن شد. تابوت حامل پیکر امیرکبیر برای مدت چندین ماه در این حجره به امانت دفن و سپس به همت عزتالدوله، پیکر او به کربلا منتقل و در عتبه حسینی (ع) به خاک سپرده میشود.
در رابطه با انتقال پیکر میرزا تقیخان به خارج از قلمرو «ممالک محروسه ایران» باید به این نکته توجه داشت که ناصرالدین شاه به هیچ وجه نمیخواست مزار وزیر مقتول به نماد علیه حکومتش تبدیل شود و در آخر با دستور و اجازه او بود که پیکر امیرکبیر از محل اولیه نبش و به عراق عرب انتقال یافت.
بعدها در کنار مزار امیرکبیر، فرزندش میرزا احمدخان امیرزاده ساعدالملک و برادرش میرزا حسنخان وزیرنظام نیز به خاک سپرده میشوند.[1۲] امروزه سنگ مزار آنان از جای خود برداشته شده و محل دفنشان سنگفرش شده است. بر روی سنگ قبر امیرکبیر، این ابیات نقش بسته بود:
آه که در جهان دون از صدمات این غما
عالم روز واپسین گشت عیان به عالما
خاک ملال از جهان رفت به هفتم آسمان
رفت به گلشن جنان وارث آصف جما
کارگشای متقی حارث ملک دین تقی
آنکه ز سهم او شقی شد به سوی جهنما
راد امیر دادخواه میر جهانیان پناه
آنکه بسوخت نظم او خرگه ترک و دیلما
دولت خسرو عجم کرد چنان بری ز غم
کز کف دیو دست جم باز گرفت خاتما
تیغ یلان تیز رو ماند به کف چو ماه نو
رفت به قلعهای گرو نیزه و گرز رستما
آه ز چرخ واژگون کز حرکات بی سکون
کرد به خاک سرنگون سرو سهی دما دما
خاصه اتابک ز من بنده خاص ذوالمنن
کرد سیاه تن به تن رستم و سام و نیرما
دادگری بنای او ابر کرم عطای او
شعر من و ثنای او هست چه قطره و یما
بست چه بار زین سفر روح امیر نامور
شد ز مدار تا مدر ماه صفر محرما
هاتف رحمت خدا خواند به گوش این ندا
کز در بندگی درا تا که شوی مکرما
سال وفات او ز غم کلک سرور زد رقم
گفت که بی زیاد و کم «آه امیر اعظما» [1۳]
-----------------
پینوشت
1- فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، تهران، خوارزمی، چاپ هفتم اسفند ۱۳۶۲، ص ۶۸۹
2- همان، ص ۷۱۴
3- همان، ص ۷۱۷
4- همان، ۷۲۵
۵- محمدتقی لسانالملک سپهر، ناسخالتواریخ تاریخ قاجاریه، جمشید کیانفر، تهران، اساطیر، چاپ اول 1377، جلد سوم، ص ۱۱۵۵
۶- همان
۷- امیرکبیر و ایران، ص ۷۳۸
۸- امیرکبیر و ایران، ص ۷۱۶
۹- حقایقالاخبار ناصری، ص ۱۰۶
1۰- همان
1۱- حسن نراقی، نظری به آرامگاه شاه عباس کبیر در کاشان و مدارک تاریخی آن، مجله هنر و مردم، شماره 24، مهرماه ۱۳۴۳
1۲- امیرکبیر و ایران، ص ۷۳۸
1۳- همان