شهر فعلی اهواز قدمتی صدواندی ساله دارد. از اين جهت حیات كنونی شهر انقطاعی به وسعت چند سده با حیات تاريخی آن دارد. هر چند كه اطلاع دقيقی درباره زندگی مردمان شهر در دوره رونق تاريخی آن (اوایل ساسانیان تا پایان قرون نخستین هجری) در دست نيست، اما در متون تاريخی افراد و خاندانهای نامدار بسياری وجود دارند كه از اين شهر يا منطقهای كه شامل چندین شهر بوده و مجموعا به این نام خوانده میشده برخاستهاند. مهمترین عاملی که حیات دوباره اهواز را رقم زد، رونق دوباره «كشتيرانی بر كارون» بود. پیامد فوری اين امر بر حيات اجتماعی شهر را بايد توسعه كالبدی و جمعيتی اهواز دانست.
آموزش نسوان از دشوارترین مسائل آموزشی نوین در کرمانشاه بود. اگرچه روسای پیشین معارف ضرورت آن را درک کرده و تلاش های ناتمامی را صورت داده بودند، اما این مهم تنها در زمان ریاست سید حسین کزازی در معارف کرمانشاه صورت عینی یافت. در این ایام آموزش دختران در چند مکتب خانه قدیمی توسط ملاباجی ها صورت می گرفت. آموزش آنان سنتی و در چارچوب نظام تعلیم و تربیت قدیم و به قدر حاجات اولیه با هدف خوانش متون مذهبی مانند عم جزء وآشنایی با ادبیات قدیم مانند گلستان سعدی بود، آن هم تنها در میان اندکی از دختران خاندان هایی از علم و دانش و یا فرزندان طبقات متمول و اعیان شهر.
سـاخت مسـجد بـرای مسـلمانانی کـه در شـرکت آرامکـو کار میکردنـد فرصتـی بـود تـا در آن مسـجد نمـاز بخواننـد. همچنیـن سـعودیهای سـاکن مناطـق دیگـر را بـه ظهران میکشـاند. در واقـع امکانـات بسـیاری کـه در ظهـران وجـود داشـت شـامل مسـجد، مدرسـه، آب فـراوان درون کمپهـا و امـکان اشـتغال باعـث تشـویق نیروهـای مهاجـر روسـتایی برای جسـتجوی کار در صنعت نفت ظهران گردید. سالها پس از ساخت منطقۀ نفتی ظهران و در سال ۱۹۵۰م. شرکت آرامکو به نیروهای کارگـر محلـی شـاغل در شـرکت کمـک کـرد تـا کمـپ سـعودی را بـه محلی امـن و مدرن تبدیل کنند.
زنپوشی در ساختار روایی قالب آثار سینمایی یا نمایشی برای به دستآوردن یک امتیاز خاص مورد توجه شخصیت مرد قرار ميگیرد، چیزهایی مثل به دست آوردن یک شغل، به دست آوردن زنی دیگر، خروج از کشور یا کلاهبرداری، در یک کلام؛ هرچیزی که مازاد بر امتیاز مردانگی است. در اغلب این موارد مردان نسبت به زن بودن حالتی دارند که انگار زن بودن چیزی ذلتبار است، به بیان بهتر گویی زنپوشی تمهیدی است که مردانگیشان را تحتالشعاع قرار داده و آن برتری اجتماعی را خدشه دار میکند و مردان صرفا برای نیل به آن «هدف» این ذلت موقت را تحمل میکنند.
نصرالدین مرد کوچکی است که برای مردم کوچک این دنیا صحبت میکند، مانند یـک فـرد عـادی. بهطـور کلـی، او آسـیبپذیر اسـت. مانند سـایر مردم عـادی، او مجبور اسـت بـرای زنـده مانـدن در میان دریایی از نیروهای فیزیکـی و اجتماعی قدرتمندتر از خـود، تـلاش کنـد. او از طریـق هوشـیاری آمـاده، حـس شـوخطبعی، فروتنـی و تمایلـش برای بهترین استفاده از موقعیتهای بد، به خوبی با طیف وسیعی از مشکلات کنار میآید. داستانهای نصرالدین اغلب دربارۀ افرادی که در حاشیه جامعه هستند -دهقانان بیسـواد و فقـرای شـهری- و درگیـری آنهـا بـا قدرتمنـدان و ثروتمنـدان اسـت.
درباره شکست یا ناکامی نهضت مشروطه در ایران، مباحث بسیاری در حوزههای نظری و عملی درگرفته است. در سالهای اخیر این پرسش بیش از پیش ذهن محققان را به خود مشغول کرده است. ما در مقاله حاضر به یکی از دلایل ناکامی و تزلزل دولتهای مشروطه یعنی«بیپولی» دولتها توجه کرده و میکوشیم اظهار نماییم این ورشکستگی مالی در اثر اختلال در روند سنتی مالیاتگیری و ارسال آن به مرکز اتفاق افتاد. در این باره سندی در دست داریم و آن گزارش مفصلی است که رئیس اداره مالیه ولایت ثلاث ( شامل گلپایگان، کمره و خوانسار) در سال ۱۳۳۵ق / ۱۲۹۵ش به خزانهداری کل کشور نوشت.
تاریخنگاران و دیگر نویسندگان به روشهایی متفاوت از آلبومها و عکسهای خانوادگی استفاده میکنند. با تحلیل بصری و استفاده از روشهای ملهم از روانکاوی، برخی از پژوهشگران از عکسها برای واشکافی مناسبات بین اعضای خانواده بهره میبرند. ولی من استفاده از روشهای تاریخنگاران «اشیا روزمره» را پربارتر یافتهام ... عکس، به ویژه عکسهای خانوادگی، به قول شری ترکل، اشیایی «خاطره برانگیز» هستد و جداییناپذیری اندیشه و احساس را در رابطه ما با اشیا برمینمایند.
آنچه «تاریخ معماری مردم» یا «تاریخ مردم در معماری» را از دیگر اقسام تاریخ معماری ممتاز میکند ویژگیای در موضوع، یا ویژگیای در روش نیست؛ بلکه ویژگیای در دیدگاه است. در نگاهی وسیعتر، میتوان معماری را افزون بر محصول معماری، به عاملان معماری و مسیر معماری و همۀ ساز و کارهای مربوط به آن اطلاق کرد. مقصود از معماری مردم جستنِ عکس مردم و رنگ مردم در هر معماریای است...در سخن مولانا شواهد بسیاری از بناهای عوام یا زندگی عوام در بناها هست؛ از جمله خانه و مسجد.
کارگران هندی صنعت نفت ایران، نزدیک به نیم قرن شکلهای گونهگون کاری را تجربه کردند. آنان با استخدام اجباری به عنوان کارگر متعهد خدمت در زمان جنگ، کارگر آزاد روزمزد و یا کارگر استخدام شده با قراردادهای جمعی شکل گرفته بر اساس قوانین کار مستعمراتی، در صنعت نفت ایران جای گرفتند. با حفظ پسزمینه استعماری، هدف این پژوهش جز این نیست که گزارشی از کارنامه و زمانه این کارگران به دست دهد. اینکه بود و باششان، کار و زندگیشان چگونه بود و قبول و رد جامعه میزبان را چگونه برتافتند.
آثار تناولی شامل چند موضوع است که وی آنها را - که تقریبا در همه آثارش مشترکند- در این بسترها به نمایش میگذارد. از آثاری که تناولی در ساخت و به تصویر کشیدن آن تلاشهایی کرده و آثاری را درباره آن خلق کرده، شیر است؛ که گاهی تنها و گاهی همراه با خورشید به کار رفته است. وی از این نماد یا به عبارتی دیگر از این عنصر تصویری در آثار مختلف تجسمی بهره برده است. شیر در فرهنگ و تاریخ ایران نقش بسیار پررنگی دارد. تصویر ۸ [بالا] یادآور شیرهای سنگی بختیاری است.
جنبش مشروطه زمینه انتشار جراید تخصصی طنز را در ایران فراهم کرد. پنج ماه پس از صدور فرمان مشروطیت، طنزنامه آذربایجان (بهمن ۱۲۸۵- آبان ۱۲۸۶ش.) منتشر شد که حامیاش ستارخان بود و الگویش طنزنامه مشهور ملانصرالدین (۱۳۱۰-۱۲۸۵ش.) که آن سالها در تفلیس منتشر میشد.مهمترین مانع طنزنامهها سانسور بود و طنزپردازان مجبور بودند همواره دست به عصا حرکت کنند. علیرغم محدودیتهایی مانند سانسور، طنزنامهها علاوه بر ایجاد انبساط خاطر، تاثیر عینی قابل توجهی در جامعه داشتند.
سرقت به شکلهای مختلف و با روشها و شیوههای متفاوتی انجام میشد. در واقع، سارقان برای ارتکاب سرقت روشهای جدیدی اتخاذ میکردند و از آنجا که تکرار یک شیوه موجب آگاهی مردم و ناکارآمدی آن میشد، در طول تاریخ اسلام، تنوع و گوناگونی شیوههای سرقت دیده میشود. در دزدیهای شهری، دزدی و سرقت از مغازهها و دکاکین از شایعترین نمونههای سرقت در ایران و جهان اسلام محسوب میشد... برخی از دکان دارها، برای ممانعت از سرقت، شب را در دکان خود سپری می کردند.