✒️فاطمه کاملی، دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران باستان دانشگاه تهران
علل لشکرکشی کمبوجیه به مصر
کتسیاس و هرودت که از نزدیکترین مورخان به زمان کمبوجیه هستند، علت حملۀ کمبوجیه به مصر را همان داستان مشهور ازدواج با دختر فرعون میدانند.
در این داستان، کمبوجیه از پسامینت (پسامتیخ سوم)، فرعون مصر، میخواهد که دخترش را به دربار پارس بفرستد. پسامینت که میترسید کمبوجیه قصد ازدواج با دخترش را نداشته باشد و تنها او را یکی از معشوقگان خود کند، نئتتیس دختر آپریاس (فرعون سابق) را به عنوان دختر خودش فرستاد اما این دختر که از پسامینت کینه به دل داشت، حقیقت را فاش و کمبوجیه را تحریک به حمله به مصر کرد تا انتقام پدر خود را که به دست پسامینت (فرعون فعلی) کشته شده بود، بگیرد.
در داستان هرودت، نئتتیس با آشکار کردن این که او دختر آپریاس است، و پسامینت کمبوجیه را فریب داده موفق به تحریک او برای حمله به مصر می شود. (هرودت. 3. 1)
اولین ایراد وارد به این داستان این است که نئتتیس حتی اگر در هنگام مرگ آپریاس (568 ق.م.) به دنیا آمده باشد، در این زمان بیش از 43 سال داشته است. خود کمبوجیه در این زمان 29 ساله بوده است. بنابرین نه قول هرودت که او را بسیار زیبا دانسته (همان) و نه وصف کتسیاس که از شدت علاقۀ کمبوجیه به او و نفوذش بر شاه هخامنشی سخن میگوید، (کتسیاس، 1390: 222) چندان منطقی به نظر نمیرسد.
نکتۀ دیگر اینکه به گفتۀ هرودت، مصریان معتقد بودند این کورش بود که دختر فرعون را برای خود خواستگاری کرد و کمبوجیه نیز پسر همین زن مصری بوده است. البته خود هرودت این روایت را رد میکند و آن را قصهای بافته شده توسط مصریان میداند تا خود را به خاندان کورش منتسب کنند. (هرودت، 3. 2.)
شایان توجه است که سنت تلاش برای مصری دانستن نسب فاتحان مصر، به همین مورد محدود نمیشود؛ بعدها داستانهای مصری، اسکندر مقدونی را نیز پسر نکتانبوس مصر و نه فیلیپ مقدونیه دانستند. (کاملی، 1400: 11-13)
به همین دلیل، برخی پژوهشگران پیشنهاد کردهاند اصل داستان ازدواج کمبوجیه با دختر فرعون مصر، قصهای برساختۀ مصریان بوده که پیروزی هخامنشیان را انتقام فرعون سابق، آپریاس، و خاندان او از آماسیس شورشی عنوان کنند. نقش دختر آپریاس در داستان نیز در همین راستاست؛ زیرا او حقیقت را فاش و کمبوجیه را تحریک به لشکرکشی به مصر میکند.
با این وجود، محمد داندامایف معتقد است ریشۀ این افسانه مصری نیست بلکه ایرانی بوده یا از آسیای صغیر نشأت گرفته است. به عقیدۀ او، داستانهای مربوط به ازدواج کورش یا کمبوجیه با شاهزادهخانمهای مصری تنها با هدف مشروعسازی فتح مصر برساخته شدهاند. (داندامایف، 1399: 102)
او با بررسی تاریخ مصر از قرن هفتم ق.م.، رانده شدن آشوریها از مصر در 645 ق.م. تا فتح مصر توسط هخامنشیان در 526 ق.م.، نشان میدهد که مصر در این بازه، دورهای از شکوفایی سیاسی و اقتصادی را تجربه میکرده است. به طوری که مصریان، مزدوران بسیاری از سرزمینهای یونانی و سامی را برای کار کشاورزی، ساختمانی و نظامی استخدام کردهاند.
دوران طولانی سلطنت آماسیس 570-526 ق.م. نیز دورهای بود که مصر به رشد اقتصادی بزرگی دست یافت اما موقعیت سیاسی بینالمللیاش با توجه به فتوحات کورش بزرگ متزلزل شد. به طوری که تقریباً تمام متحدین سیاسی آماسیس از جمله بابل و سارد، زیر سلطۀ ایرانیان رفتند. بنابرین جنگ قدرت در میان ایرانیان و مصریان به اعلا درجۀ خود رسید.
از سوی دیگر، حملۀ کمبوجیه به مصر، اقدامی آنی و به خاطر نفوذ یک زن نبوده است بلکه از اسناد بابلی، مصری و یونانی مشخص میشود که کمبوجیه با آمادگی طولانی دیپلماتیک و نظامی اقدام به حمله به مصر کرده است. منابع مصری لشکریان مهاجم را «مردمانی از تمام سرزمینها» خواندهاند.
نکتهای که نشان میدهد فرآیند سربازگیری از بسیاری از قلمروهای تحت سلطۀ هخامنشیان صورت گرفته که برنامهای طولانی بود و گاه رسیدن سربازها چند سال به طول میانجامید. در اسناد بابلی نیز به اسرای مصری که در بازۀ جنگ در بابل به بردگی فروخته شدهاند، اشاره شده است. (همان: 99 به بعد) مسئلهای که نشان میدهد بابلیها هم در سپاه هخامنشیان حضور داشتهاند.
همچنین، از گزارش هرودت درمییابیم که یونانیان آسیای صغیر نیز نیروهایی به کمک کمبوجیه فرستاده بودند. (هرودت. 3. 7. و 27.) چنین برنامهریزی و هماهنگی نظامی با ممالک دیگر را نمیتوان نقشهای آنی دانست بلکه برنامهایست که حاصل ماهها و شاید سالها تدارک و بررسی بوده باشد.
بنابرین، لشکرکشی کمبوجیه به مصر نه نقشهای یک شبه و حاصل اختلاف بر سر یک ازدواج سلطنتی، بلکه حاصل جنگ قدرتی بود که از فتح پادشاهی سارد و بابل به دست کورش بزرگ آغاز شد. با رشد شاهنشاهی هخامنشی، رقابت سیاسی بین دو طرف شکل گرفت و هر دو میدانستند که جنگی در پیش روست زیرا منطقه، وجود دو شاه همطراز را نمیپذیرفت. این رقابتسیاسی در نهایت به جنگی انجامید که برندۀ قطعی آن کمبوجیۀ هخامنشی بود.
-----------------------
کتابشناسی
بروسیوس، ماریا، شاهنشاهی هخامنشی از کورش تا اردشیر اول، ترجمۀ هایده مشایخ، تهران: ماهی، 1397.
داندامایف، محمد، تاریخ سیاسی هخامنشیان، ترجمۀ فرید جواهرکلام، تهران: فرزان روز، 1399.
کتسیاس، پرسیکا؛ داستانهای مشرق زمین، لوید لولین جونز و جیمز رابسون، فارسی: فریدون مجلسی، تهران: انتشارات تهران، 1390.
کاملی، فاطمه، «سیمای اسکندر مقدونی در تاریخهای ملی ایران با تکیۀ بر مسئله نسب اسکندر»، آفاق علوم انسانی، شمارۀ 50، خرداد 1400.
کوک، جان مانوئل، «ظهور هخامنشیان و بنیانگذاری امپراطوری هخامنشی»، مندرج در تاریخ ایران کمبریج، دفتر دوم از جلد دوم (هخامنشیان)، به ویراستاری ایلیا گرشویچ، تهران: جامی، 1395، صص 13-122.
لوکوک، پییر، کتیبههای هخامنشی، ترجمۀ نازیلا خلخالی، تهران: فرزان روز، 1395.
هرودت، تاریخ هرودت، 2 جلدی، ترجمۀ مرتضی ثاقبفر، تهران: اساطیر، 1395.