✒️فریما دستیار، دانشجوی دکتری تاریخ، گرایش ایران اسلامی
گرمابههای ايرانی، بر خلاف حمامهای اروپايی، بنای زيرزمینی وسیعی بود با سقفهای گنبدی بزرگ که سوراخها و ورقههای نازکی از مرمر، برای عبور نور داشت. خزينه مکانی بود برای بهجایآوردن غسلهای واجب و مستحب. از اينرو ابعاد حوضچه و حجم آبش، میبايد بر اساس دستورات و احکام شرعی به میزان آب کُر بود تا پاک دانسته شود.
جايگزينی خزينه با دوش، يعنی حذف فضای آن حوضچه و اطرافش و اضافهشدن اتاقکهای مجزا در گرمخانه، به تغییری عمده در ساختار و حتی در معماری بنای حمام عمومی و به پديدآمدن حمام انفرادی/نمره میانجامید، امری که پیامدش غسل ارتماسی را ناممکن میکرد. بدین منظور، مردم در برابر دوش به مقاومت برخاستند و «خواست خزينه» در برخی نقاط ايران، بهخصوص در خراسان، بدل به مطالبهای اجتماعی شد.
انچه در اینجا مورد بحث است، نحوه مواجهه مردم با پدیده خزینه به منزله یک امر فرهنگی میباشد. مردم در شهرهای مختلف ایران در برابر اقدامات مدرن، بویژه در حوزه سلامت و بهداشت به مقاومت برمیخاستند. دامنه این مخالفتها در خراسان چندان گسترش یافت که به روایاتی تشکیلاتی مخفی به نام (حزب خزینه) در مشهد و شهرهای اطراف آن پا گرفت. در این مدت، گفتمان تحولخواه نیز با اعمال قدرت و تغییرات ساختاری به مقابله مستقیم میپرداخت.[1]
آب خزینهها با توجه به شرایط فیزیکیاشان منبع پخش انواع میکروب و شیوع بیماریها بهشمار میآمد. بهویژه انواع بیماریهای پوستی مانند تراخم، کچلی، بیماریهای قارچی و آبله. معمولاً حمامیها برای تمیز کردن خزینه فقط بین دو نوبت مردانه و زنانه، با گرداندن چوب درخت زالزالک در آب، مو و چرک و کف صابون را از خزینه جمع میکردند و مقداری آهک درون آن میریختند. درباره وضعیت خزینهها چنین نوشته شده است که:
« تیغهای زنگدار و لتههای چرکین که به دسته تیغها پیچیدهاند معنی کثافت را مجسم کرده… خزانه حمامهای ما که روزی پانصد نفر آدم توی آن غسل میکنند و جهال و اطفال ادرار مینمایند.»[2]
در مورد اولین دوش حمام در ایران نیز گفته میشود که سرداری از سپاه ناپلئون پس از سقوط وی به ایران آمد و خدماتی به دولت ایران میکند، و بالأخره در این سرزمین چشم از جهان فرو میبندد. ناصرالدین شاه قاجار به پاس خدمات او، فرزندش کلنل نیکلا سمینو را به ایران دعوت مینماید و اموری را بدو میسپرد. او به این کشور علاقهمند شده و همسری ایرانی اختیار میکند و در ایران ماندگار میشود. سمینو در خیابان لختی (دروازه دولت، سعدی فعلی) حمامی بنا میکند، و برای نخستین بار در این حمام دوش کار میگذارد، و بدین ترتیب بنیانگذار این امر میشود.
از حدود سال ۱۳۱۸ ش. – سهسال بعد از آنکه فرهنگستان واژه «بهداشت» را جايگزين حفظالصحه نمود، دستور « اصلاح وضع حمام» يعنی تعطیلکردن خزينهها و نصب دوش صادر شد. عدهای از مردم گمان میکردند آب خزینه خاصیت درمانی دارد؛ پس به صور گوناگون از آن مورد استفاده میکردند؛ مانند استنشاق، مزمزه و غرغره کردن. یک و نیم قرن پیش، میرزا تقیخان حکیمباشی درباره این اشخاص نوشت: «بعضی اشخاص به گمان اینکه آب حمام را منفعتی مخصوص است صبحگاه پس از دخول در آنها، به ناشتا یک کف از آن آبها را میخورند.»[3]
زنان نازا از آب چهارگوشه گرمابه در بوق حمام جمع میکردند و برای آبستنی بر سر میریختند. زنان شوهردار نیز به نیت سفیدبختی چهلبار با جام چهلکلید از آب خزینه بر سرشان میریختند. با این حال، سلسلهمراتب طبقاتی، نژادی و دینی به شدت مراعات میشد. اقلیتهای دینی چون نجس تلقی میشدند، مجاز به استفاده از حمام نبودند. در این دوران، خزينه يک چهره اسلامی پیدا کرده بود و تغییر آن به دوش، وجدان مذهبی مردم را جريحهدار ساخته بود؛ چندان که ازدست رفتن خزينهها را برای اسلام فاجعهای دردناک احساس میکردند[4].
مقاومت در برابر تغییر ساختار حمام کمابیش در اغلب نقاط ايران وجود داشته است اما چنین برمیآيد که در خراسان مقاومتها چشمگیرتر بود. در نظر شماری از حامیان خزينه «بهداشت عمومی»، لفظ مشروعیتبخش اقدامات بهداشتی و مدرنیزاسیون، در مقابل دين و شرعیات قد علم کرده بود. چنانچه در نامههای اعتراضی خود مینوشتند:« انسان در محکمه عدل خدای عادل مسئولست؛ زيرا قطعاً اغلب مردم نجس از حمام بیرون میشوند.»[5]
طرفداران مدرنیزاسیون و بهداشت مدرن، با سنتگرايی و تجلیات آن همچون خزينه مخالف بودند و میگفتند:« همسايههای ما به مراتب ترقیات ساعت به ساعت میافزايند و همه حرکات آنها در پیشرفت موافق يکديگرند... سنتگرایان در هر امری از امور متعلقه به مناسبت بشريه و مدنیه... فوراً میگويند اين قانون مغاير اسلام و منافی با شريعت است... بايد پرسید اکنون اگر بخواهیم در راه اسلام به جهاد برويم، آيا به چه هیأت و با کدام اسلحه برويم؟ با همان شمشیرها و تیر و کمانها؟»[6]
علاوه بر روشنفکران، مردم عادی نیز بودند که از اصول بهداشتی نوين حمايت و از وضعیت نامطلوب حمامها گله داشتند:«حمام عمومی صادقیه هنوز با وضع نامطلوبی مشغول پذيرايی از مشتريان با خزينه میباشد. ما در عصری زندگی میکنیم که ملل مترقی دنیا مشغول تسخیر فضا میباشند. در چنین موقعیتی آيا سزاوار است مثل چندهزارسال قبل مردم در منجلاب فرو روند؟»[7]
تمايز میان دوگانه پاکی به معنای تطهیر با تمیزی به معنای بهداشت، مبتنی بر تمايز میان منطق فقهی مردم و منطق توسعهگران نوسازی بود. همپای نخستین نشانههای تغییر در وضعیت بهداشت و درمان، دگرگونیهايی ساختاری در فهم جامعه رخ میداد و استراتژیهايی تازه از شیوههای حکومت کردن در پرتو ساخت جامعهای انضباطی شکل میگرفت.
دوش رفتهرفته باقی فضاهای حمام سنتی را هم بلعید و حمام عمومی را به حمام نمره و آداب استحمام را، تغییر داد. سرانجام در پی اعمال شیوههای قانونی انضباط و تنبیه در سال ۱۳۴۱ش، خزینههای عمومی به صورت انفرادی در آمد. با این حال، اعتراضات دامنهدار مردم از حدود سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۴۹ همچنان ادامه داشت. طرفداران خزينه آن را پادوش، پاشور، پا کُر، وان، کُر و منبع نامیدند تا به مدد تغییر نام وجودش بازتعريف شده و موجه جلوه داده شود.
-------------------------
منابع:
[1] . سپهری آزاد، سولماز، (۱۴۰۲)، سرگذشت اجتماعی جنبش خزینه، تهران: اگر، ص۱۸.
[2] . راوندی،مرتضی، (۱۳۶۴)،تاریخ اجتماعی ایران، ج۵، تهران: انتشارات امیرکبیر، ص ۵۲۰.
[3] . سپهری آزاد، جنبش خزینه: اقدامات بهداشتی برای اصلاح وضع حمامها و مقاومتهای مردمی، مطالعات جامعهشناختی، دوره ۷، ش ۲، ص۴۴.
[4] .همان.
[5] . سند ۲۹، نامه محمدرضا موسوی و بروجردی ۱۳۳۸/۸/۱۲.
[6] . روزنامه اختر، ش ۱۸، س۲، ۲۰ بهمن ۱۲۵۴.
[7] . سند ۳۱، نامه به ریاست امور شهر مشهد ۱۳۳۸/۱۰/۲۰.