✒️فاطمه کاملی، دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران باستان دانشگاه تهران
مقدمه
بازگشایی جادهی ابریشم در دورهی اشکانیان از رخدادهای جالب توجه این دوره است که سدهها پس از تأسیس شاهنشاهیهای ایرانی، روابط ایران با تمدنهای شرقی چون چین را رونق بخشید و سطح جدیدی از ارتباطات رسمی سیاسی را به وجود آورد. گشایش راه ابریشم، فراتر از روابط دوستانه و نه چندان عمیق سیاسی میان ایران و چین، امکان واسطهگری اقتصادی را برای شاهنشاهی اشکانی فراهم کرد.
نقشی که پس از آن به شاهنشاهان ساسانی و حکومتهای اسلامی منتقل شد و تا پیش از قرون جدید یکی از مهمترین نقوش سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران بود. این جاده نه تنها مسیر تبادل کالاها و اجناس ارزشمندی چون ابریشم، ارغوان و جواهرات بود، بلکه راهی برای انتقال فرهنگ غرب به شرق و بالعکس محسوب میشد و سرچشمهای از داستانهای شگفتآور و افسانههای اعجابآمیز (برای مثال در باب چگونگی فاش شدن راز تولید ابریشم) را به وجود آورد که تا قرنها میان تجار و مردمان این سرزمینها جریان داشت.
اشارات منابع چینی به شاهنشاهی اشکانی
نخستین اشاره به ایران و شاهنشاهی اشکانی، در کتاب شی جی نوشتهی سیما چیان (145-86 ق.م، از مشهورترین مورخان سلسلهی هان و معروف به هرودت چین) دیده میشود؛ اما روند ذکر اطلاعاتی در باب اشکانیان و غرب در اینجا متوقف نشده و در کتابهای هانشو از بان گو (32-92 م) و هوئوهانشو از فان یه (389-445 م) ، وی لوی نوشته یوهوآن (قرن سوم) و شوئی جینگ ژو اثر لی دائویوان (متوفای 527) نکات مختلفی درباره ایران و اشکانیان به چشم میخورد. (وانگ تائو، 1393: 112) در این میان با توجه به این که سیما چیان سربایگان دربار امپراتور وو تی بوده و هم زمان با هیئت ژانگ چیان که نخستین هیئت اعزامی به ایران است، میزیسته، مهمترین منبع ما محسوب میشود. (شیپمان، 1390: 12-13)
اثر فان یه با این که به نسبت بسیار متأخر است، اما با توجه به این که شکل امروزی آن با استفاده از منابع متقدم، حاصل شده دارای اهمیت است، خصوصاً از آن جهت که در فصل 118 کتاب با عنوان «سرزمینهای غرب» سفر کارگزاری چینی به نام کان-یینگ مورد بررسی قرار میگیرد که در سال 97 م. تا خلیج فارس آمده و از طریق پارت بازگشته است. (همان) مسئلهای که واضحاً نشانگر شکلگیری مناسبات تجاری و سیاسی از طریق دریا در دورهی اشکانی ست.
ایرانِ اشکانی در کتاب شی جی به شکل (اَنشی) مأخوذ از نام اشک/ارشک آمده که حتی تا قرنها پس از سقوط اشکانیان، ایران در منابع چینی بدین نام شناخته میشد. ( ۲۰۱۱,Frye ) در این گزارش به کشاورزی و ساکن بودن مردم، تولید برنج، گندم و شراب انگور، وجود چند صد شهر و دیواردار بودن آنها، سکههای نقره با عکس شاه، خط افقی و نوشتن بر روی چرم اشاره شده است. به علاوه به گفتهی سیما چیان، شاهنشاهی اشکانی (اَنشی) اکنون بزرگترین قلمرو پادشاهی در جهان است. (وانگ تائو، 1393: 114-115) این ادعا بعد توسط نویسندهی هانشو نیز تکرار میشود. به علاوه، در توصیف تیائوژی (در غرب اَنشی=بینالنهرین) نیز از تسلط اَنشی بر این سرزمین، کشاورزی و کشت برنج، وجود پرندهای بزرگ با تخمهایی به اندازه یک سبو، و جادوگران ماهر یاد شده است.(وانگ تائو، 1393: 115 ،۲۰۱۱ ،Frye)
اشارههای موجود در این گزارشها واضحاً از سنخ اقوال بازرگانان است، دیواردار بودن شهرها، اشاره به محصولات مردم، شکل مسکوکات و نوشتار تماماً اطلاعاتی حیاتی برای گروههای بازرگانی بودهاند. گذشته از این، داستانهای مربوط به جادوگران و پرندهای با تخمهای بزرگ نیز از افسانههای اعجابآوری ست که خوراک اصلی حکایات تجار و بازرگانانی بوده که راهی سرزمینهای دوردست میشدند. این پرنده محتملاً همان شترمرغ میباشد که در دیگر آثار چینی نیز آن یاد شده و موجب شگفتی چینیان بوده است. همچنین به نظر میرسد افسانههای مربوط به آتشخوار بودن این مرغ، از همان زمان نیز وجود داشتهاند.
پس از مرگ امپراتور وو تی (ر.ک. ادامه)، ارتباطات با غرب و به تبع آن اطلاعات از غرب نیز افزایش یافت. در کتاب هانشو، شاهد دادههایی دربارهی راه ابریشم و ایستگاههای آن هستیم. همچنین برای اولین بار به نام پایتخت اَنشی به صورت فاندو، احتمالا حروفنویسی واژه پارتیا، اشاره میشود. به علاوه، توصیف دوبارهی سکههای پارتی با عکس شاه بر روی سکه و عکس ملکه بر پشت آن، با درهمی از فرهاد اشکانی و ملکه مُیسا که در سالهای 2 ق.م. تا 4 م. ضرب شده، مطابقت دارد. (وانگ تائو، 1393: 121-122)
نمایندگان سیاسی امپراتور وو تی
در دوره 87-141 ق.م. یکی از قدرتمندترین امپراتوران سلسلهی هان، به نام وو تی بر تخت نشست. هم زمان با او در ایران نیز مهرداد دوم اشکانی (162-88 ق.م.) حکومت میکرد. وقایع سیاسی از جمله قدرتگیری قبایل یوئه چی در ماوراءالنهر، تصرف بلخ و تأسیس سلسله کوشانیان به دست ایشان، باعث شد وو تی هیئتی سفارتی به دربار اشکانی روان کند تا به اتحادی سیاسی با ایران دست یابد. با این هدف که دو قدرت با محدودسازی کوشانیان و ایجاد امنیت در راه ابریشم، تجارت شرق و غرب را رونق بخشند.
بنابرین در سال 119 ق.م. وو تی یکی از افسران خود به نام ژانگ چیان را راهی غرب نمود. (وثوقی، 1396: 22) ژانگ چیان، مورد استقبال شایستهای قرار گرفت و مهرداد دوم به هنگام بازگشت این سفیر، نمایندهای ایرانی را نیز با او همراه نمود. (ولسکی، 1399: 109) ژانگ چیان به علاوه گزارشهایی از سفر خود به آسیای مرکزی و ایران تهیه نمود که منبع کتب تاریخی چون شی جی گردید. (وانگ تائو، 1393: 117؛ واتسن، 1390: 309)
لازم به ذکر است که ژانگ چیان پیشتر نیز در 139 ق.م. راهی غرب شده بود اما توسط قبایل آسیای مرکزی اسیر شده و پس از گریز از دست ایشان، یک سال در این منطقه ماند و اطلاعاتی در باب زندگی مردم فراهم آورد. با این حال وارد قلمرو ایران نشد و دادههای خود را تنها از شنیدههایش از تجار گردآوری کرد. (وانگ تائو، 1393: 117-118) نکته مهم این که دورهی حضور ژانگ چیان در آسیای مرکزی برابر با دورهی پادشاهی فرهاد دوم و جنگهای او با آنتیوخوس هفتم و در نهایت قتل او به دست سکاهاست با این حال ژانگ چیان هیچ اطلاعاتی درباره این وقایع مهم ذکر نکرده است و تنها به اشاراتی به اوضاع محل، آداب و رسوم، محصولات کشاورزی و وضعیت مردمان منطقه اکتفا نموده است. (همان)
با مرگ ژانگ چیان، ارتباط میان شرق و غرب قطع نشد و وو تی که علاقه داشت با فتح نواحی غرب چین، تجارت را رونق ببخشد، نمایندگان دیگری را راهی غرب میکرد. این نمایندگان نه تنها اجازه داشتند خود بر سر راه به تجارت بپردازند، بلکه از طرف امپراتور نیز جوایزی دریافت میکردند. Pulleyblank,۲۰۱۱)( همچنین، در حدود یک نسل پس از اولین سفر ژانگ چیان، نخستین کاروان شرق به غرب در حدود 106 ق.م. وارد بلخ گردید.
واسطهگری تجاری و فرهنگی
دیدار فرستاده خاقان وو تی در حدود سال 115 ق.م. در نهایت به گشایش راه ابریشم انجامید تا کاروانهای تجاری بتوانند بدون مزاحمت از چین تا ترکستان و از آنجا از طریق آسیای مرکزی به ایران و غرب آن بروند. البته چنین تجارتی میان نواحی نام برده از قبل هم وجود داشت، مثلاً جادهی شاهی میان تختجمشید، شوش و سارد؛ اما با گسترش فوقالعادهی شاهنشاهی اشکانی در دورهی مهرداد دوم از بلخ تا بینالنهرین و در نتیجه امکان نظارت واحد سیاسی بر بخش گستردهای از جاده ابریشم، امنیت و انگیزهی بزرگی برای گسترش وسعت این دادوستد ایجاد شد. (شیپمان، 1390: 39)
به عقیده ولسکی، ثروت حاصل از تجارت شاهان اشکانی در جادهی ابریشم پشتوانهای مالی برای آنان فراهم آورد که باعث ثبات دولت ایشان تا قرن سوم میلادی گردید. (ولسکی، 1399: 109) ویدن گرن نیز با ولسکی موافق است. به عقیده او تجارت ابریشم در جادهای که بعدها به همین نام خوانده شد، از بزرگترین منابع درآمد اشکانیان بود. (ویدن گرن، 1400: 18)
در واقع، نقش واسطهای اشکانیان در این تجارت حائز اهمیت عمده و دربردارندهی سود مضاعفی برای ایشان بود. آنها در درجهی اول به عنوان واسطهگر عمل کرده و کالاها را از تجار چینی تحویل گرفته و با سودی کلان به تجار رومی میفروختند و بالعکس. در درجهی دوم نیز با احداث گمرکخانههایی در این ایستگاهها مالیاتهایی بر اجناس مختلف به دست میآوردند. در متنی به نام تعرفههای پالمیرا، نرخ مالیات برای کالاهای وارداتی مذکور است. (شیپمان، 1390: 114)
البته، ویسهوفر اعتقاد دارد نقش واسطهای اشکانیان در این دو مورد محدود نمیشود، بلکه ایشان واسطهی انتقال افکار و فرهنگ میان شرق و غرب بودند و از دورهی آنها راههای جدیدی به سوی شرق برای فرهنگ یونانی و بالعکس ایجاد شد. (ویسهوفر، 1389: 46 و 107)
مسیر جادهی ابریشم و کالاهای مورد معامله
ابتدا، باید درنظر داشت که جادهی ابریشم، مسیری مشخص با عبور از ایستگاههایی معین و ثابت نبود، بلکه به مجموعهای از مسیرهای مختلف با ایستگاههای گوناگون گفته میشد که از چین تا بینالنهرین و آسیای صغیر ادامه مییافت. به علاوه این نام نه در دورهی اشکانیان بلکه در دورهی بیزانس به این جاده اطلاق گردید. (شیپمان، 1390: 113) متن ایستگاههای اشکانی از ایسیدوروس خاراکسی تعدادی از این ایستگاهها از غرب به شرق را ضبط کرده است.
تجار از انطاکیه در ساحل اورونتس سفر خود را آغاز نموده، سپس از طریق نیکه فوریوم، دورا- اوروپوس و یا پالمیرا به سلوکیه (بلاشگرد) میرفتند. پس از آن با عبور از کوهستانهای زاگرس به کرمانشاه، همدان و ری رسیده و از آنجا به مرو رهسپار میشدند. مسیر در اینجا چند شاخه شده و یک جهت به بخارا، فرغانه و ایسیککول در مغولستان میرفت اما جهت مهمتر از طریق بلخ به برج سنگی میرسید، جایی که بازرگانان چینی کالاها را تحویل گرفته و به چین داخلی میبردند. (شیپمان، 1390: 114)
نقش واسطهای اشکانیان در این تجارت حائز اهمیت عمده و دربردارندهی سود مضاعفی برای ایشان بود. گمرکخانههای اشکانی بر ورود و خروج کالاها نظارت داشته و نرخهای متنوعی را برای اجناس گوناگون در نظر میگرفتند. (شیپمان، 1390: 114) متن تعرفههای پالمیرا در این زمینه باقی مانده است. کالاهای مورد معامله مطابق متن تعرفههای پالمیرا، بردگان، ارغوان، عطر، روغن زیتون، چهارپایان، پوست، نمک، تندیسهای برنزی، طلا، نقره، پارچه و طبیعتاً خود ابریشم است که تماماً اجناس تجملی محسوب میشدند.
به علاوه اشکانیان آهن سِرّی، هلو و زردآلو را از چین وارد کرده و در ازایش انار، یونجه و تاک را به چین فرستادند. همچنین اسبان نسایی به چین برده شدند و در آنجا لقب «اسب آسمانی» گرفتند. (شیپمان، 1390: 115) اسبانی که قیمت بسیارشان در چین، گاه برابر با چندین طاقه ابریشم بود.
البته باید توجه داشت که ارتباط اشکانیان با شرق دور تنها به واسطهی جادهی ابریشم نبود بلکه با ایجاد ناامنی توسط قبایل آسیای مرکزی، از دوره پاکور دوم اشکانی (115 م) شاهد آن هستیم که ارتباطات تجاری با چین از طریق رودهای دجله و فرات و به صورت آبی برقرار میگردد. (ولسکی، 1399: 198) جریان آرام فرات این اجازه را به تجار داده بود که از دوره بابلی نو تا دورههای سلوکی و اشکانی، از کشتیهای باربری با گنجایش 26 تا 76 بشکه استفاده کنند. (ویدن گرن، 1400: 17)
بنابرین سلوکیه نه تنها مرکز تجارت زمینی، بلکه به دلیل ارتباط با خلیجفارس، مرکزی برای تجارت دریایی نیز محسوب میگردید. (همان) علاوه بر سلوکیه، بندر اسپاسینو- خاراکس حائز نقش مهمی بود و از طریق جادههای آبی و خاکی، کالاها را ترانزیت مینمود. (شیپمان، 1390: 114) یافتههای باستانشناختی در چین نیز وجود تجارت دریایی میان اشکانیان و چین را تأیید میکنند. (وثوقی، 1396: 23-24)
---------------------------------
کتابشناسی
Frye, Richard N., “Commerce iii. In the Parthian and Sassanian Periods”, Encyclopedia Iranica, Last Updated: October 27, 2011, https://iranicaonline.org/articles/commerce-iii.
Pulleyblank, Edwin G., “Chinese-Iranian Relations i. Pre-Islamic Times”, Encyclopedia Iranica, Last Updated: October 14, 2011, https://iranicaonline.org/articles/chinese-iranian-i .
تائو، وانگ، «پارتها در چین: بازبینی گزارشهای تاریخی»، پارتیان، گردآوری وستا سرخوش-کرتیس و سارا استوارت، ترجمه کاظم فیروزمند، تهران: مرکز، 1393.
شیپمان، کلاوس، مبانی تاریخ پارتیان، ترجمه هوشنگ صادقی، تهران: فرزانروز، 1390.
واتسن، ویلیام، «ایران و چین»، تاریخ ایران کمبریج، ج3، قسمت سوم، ترجمه تیمور قادری، تهران: مهتاب، 1390، صص305-366.
وثوقی، محمدباقر، میراث دریانوردان ایرانی در بنادر چین؛ بنادر گوانجو، چوانجو، خانجو، تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، 1396.
ولسکی، یوزف، شاهنشاهی اشکانی، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران: ققنوس، 1399.
ویدن گرن، گئو، رویارویی فرهنگی ایرانیان و سامیان در روزگار پارتیان، ترجمه بهار مختاریان، تهران: آگه، 1400.