کرونا و وقایع اتفاقیه و درگذشت‌ها

✒️ حسین منوچهری؛ دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه تهران

 

 

هنگامی که در حال نگارش بخش های وقایع اتفاقیه و درگذشت ها (از آغاز پاییز ۱۳۹۹ تا پایان بهار ۱۴۰۰) شماره پیش رو مردمنامه بودم، در هر دو بخش متوجه تحولاتی شدم که کرونا باعث آنان بوده است. بخش وقایع اتفاقیه به رخدادها، در گستره تاریخ مردم می پردازد و هدف بخش درگذشت ها نیز، آوردن اسامی و شرح حال کوتاهی از نخبگان مردمی ایرانی وفات یافته است.

در بخش درگذشت ها، متأسفانه دستکم یک سوم مشاهیر ایرانی، به علت دچارگشتن به ویروس کرونا جان باخته اند؛ از پرویز پورحسینی تا چنگیز جلیلوند و از داود فیرحی تا علی انصاریان. در این میان، اهالی هنر و سپس اهالی علم، بیش از هر قشر دیگری بودند. غم انگیز است که شاهدان این دورانیم که چگونه یک برخورد سیاسی و نه علمی با مقوله پزشکیِ تهیه واکسن برای ایرانیان، سرمایه های ملّی و نخبگان مردمی ما را به کام مرگ می کشاند. در تاریخ، از این تصمیم و تبعات ویرانگر آن در این روزگار یاد خواهند کرد و فراموش نخواهد شد.

اما در نگارش بخش وقایع اتفاقیه، شاهد تحولاتی با سویه های مثبت و منفی در کمّیّت و کیفیت نشست های علمی (که بخشی از رویدادهای مربوط به گستره تاریخ مردم و بالطبع بخشی از وقایع اتفاقیه هستند) بودم که کرونا زمینه ساز آنان گشته است. علت این تحولات و تغییرات، برگزاری نشست ها به صورت مجازی و آنلاین است؛ زیرا موجب کاهش هزینه ها، افزایش ارتباطات و عبور از محدودیت ها شده است.

تحول اصلی که کرونا در کمّیّت نشست های علمی ایجاد کرده است، افزون ساختن تعداد آنان بوده است؛ به طوریکه بر اساس رصد انجام شده بر بیشتر نشست های برگزار شده، می توان گفت در این دوره نسبت به دوره های قبلی، تعداد نشست ها نزدیک به چهار برابر شده است؛ حتی برخی صفحات اینستاگرامی، نشست هایی ترتیب دادند؛ در حالیکه تا پیش از دوره شیوع کرونا تنها نهادهای معتبر و علمی با دریافت مجوز و هماهنگی و صرفه هزینه می توانستند نشست برگزار کنند.

اما تغییراتی که کرونا در کیفیت، یا بهتر است بگوییم در سرشت نشست های علمی، ایجاد کرده است؛ شامل موارد متعدد و بی سابقه ای می شود. حضور اساتید و اندیشمندان ایرانی خارج از کشور و اساتید و اندیشمندان بین المللی در نشست ها، حضور اساتید و اندیشمندان ایرانی داخل کشور در نشست های خارجی، توجه به موضوعاتی که پیش از این کمتر به آن ها پرداخته شده بود و تأکید بسیار بیشتر بر موضوعاتی که قبلاً نیز در کانون توجه بودند، از این دست تغییرات است.

به طور مثال انجمن علمی دانشجویی زبان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی، در یک حرکت کم نظیر و تاریخی توانست نشستی با حضور نوآم چامسکی، بزرگترین اندیشمند زنده جهان برگزار کند که حاشیه رسانه ای فراوانی در ایران و جهان داشت. همچنین دانشکده الهیات دانشگاه تهران با همراهی نادیا مفتونی، مدرس این دانشکده نشست هایی با حضور اسلاوی ژیژک، نیکولاس رِشِر و چندی دیگر از اندیشمندان و اساتید معتبر جهان ترتیب داد. در میان اساتید و اندیشمندان ایرانی که به خاطر محدودیت های سیاسی و جغرافیایی تا پیش از شیوع کرونا نمی توانستند در نشست های درون ایران حاضر شوند می توان به سیّد حسین نصر، محمد علی همایون کاتوزیان و ... اشاره کرد که در این دوره از طریق نشست های مجازی در رویدادهای علمی داخل کشور حضور یافتند.

از سوی دیگر دانشگاه میشیگان و شیکاگو، نشست های گفتمان ایران شناسی را ترتیب دادند و از اساتید ایرانی همچون حسین پاینده، داریوش رحمانیان و ... بدین منظور میزبانی کردند. موضوعاتی همچون تاریخ مردم، فلسفه تاریخ، تاریخ جنسی، تاریخ ایران باستان و ... از آن دست موضوعاتی بودند که تا پیش از شیوع کرونا کمتر مورد توجه قرار می گرفتند ولی در دوره نشست های مجازی اخیر، بیش از پیش به آن ها پرداخته شد. به طور مثال صفحه اینستاگرامی چارسوق بر روی زیست رومزه زنان در دوره صفوی و قاجار تمرکز کرد. در مورد فلسفه تاریخ و تاریخ باستان، گروه رَشن نشست های مفیدی برگزار کرد. تا حدودی تاریخ جنسی نیز توسط انجمن زنان پژوهشگر تاریخ مورد توجه قرار گرفت.

ایده و هویّت ایرانی نیز مهم ترین موضوعی بود که در این دوران بسیار مورد تأکید قرار گرفت که البته در گذشته نیز مورد توجه بود، می توان گفت نیمی از نشست های مجازی که توسط اهالی علوم انسانی در این دوران برگزار شد یا دقیقاً در همین باره بود یا در حول این موضوع می چرخید. از این مسئله می توان به چگونگی و چرایی واکنش اهالی علوم انسانی در ایران به جریان ها، زمزمه ها و شبهات تاریخی طرح شده از سوی برخی در مورد میزان وابستگی اقوام ایرانی به تاریخ و هویّت این سرزمین پی برد. در واقع آیندگان اگر بخواهند تاریخ این روزگار را بنویسند متوجه تحرکات میهن دوستانه اهالی علوم انسانی ایران خواهند شد. این تحرکات نشانه ای است از بسامدهای تاریخی جدایی خواهی در ایران در سال های حاضر که سابقه آن به چند قرن اخیر باز می گردد.

لازم است اشاره کنیم که این تکاپوهای بسیار، نه فقط در نشست های علمی، بلکه در دیگر محتواهای علمی تولید شده از سوی بسیاری از مجلات، روزنامه ها، انتشارات، رسانه ها، سازمان ها، نهادها، انجمن ها، اصناف و ... قابل مشاهده است. حجم این تلاش ها در بخش نشست ها با شیوع کرونا و شروع برگزاری نشست ها به صورت مجازی چندین و چند برابر شد؛ این افزون گشتن نشان از میزان و نوع دغدغه های اهالی علوم انسانی و همچنین آهنگ رشد زمزمه های یاد شده است.   

با وجود سودمندی های بسیاری که با تغییرات به وجود آمده در سرشت نشست های علمی در دوره کرونا حاصل شده است؛ متأسفانه سهل انگاری هایی از سوی برگزارکنندگان نشست ها نیز صورت گرفت که بهره وری حداکثری از این تحولات را کاهش داد به طوری که حتی در نگاه اولیه، گویی ازدیاد نشست ها و رفع محدودیت ها در برگزاری آنان، سبب تنزل جایگاه نشست ها و عدم جدیت و بی فایدگی آنان شده و در نتیجه به نقطه منفی تحولات کرونا در رویدادهای علمی تبدیل گشته است. در زمانی که کرونا فرصت بزرگ و بی سابقه ای را در اختیار نهاد علم در ایران قرار داده است تا اندیشمندان و اساتید ایرانی داخل و خارج از کشور با یک دیگر و با اندیشمندان دیگر ملل به تبادل اندیشه و هم اندیشی علمی بپردازند، بسیاری از نشست ها صرفاً با هدف تولید محتوا در جهت رزومه سازی برای افراد و نهادها برگزار شده است.

مؤید این ادعا، انتخاب موضوعاتی تکراری و دم دستی با عناوینی شعار زده برای نشست ها و حضور عکس و برجسته بودن نام مجریان (بهتر است بگوییم برگزارکنندگان نشست ها) و سخنرانی دانشجویان نزدیک به آنان است؛ ولو به قیمت اینکه گاهی اوقات نشست هایی با موضوعاتی دست و پا کنند که حتی یک مخاطب هم ندارد؛ خلاصه آنکه به نوعی بیشتر شبیه به یک دورهمی دوستانه هستند. این گونه از نشست ها را باید شِبه نشست، نشست نما و نشست های رزومه ای نام نهاد.

نشست علمی همانند هر رویداد علمی دیگر از همایش ها و طرح های علمی گرفته تا کلاس های آموزشی باید دارای اصول و برنامه علمی باشد؛ یعنی دارای مسئله و برنامه منسجم برای پرداختن به آن در جهت برطرف کردن یک نیاز علمی به روز یا لازم یا دستکم محسوس باشد. در واقع نشست علمی به معنای گردهم آیی چند تن متخصص برای تبادل اندیشه یا چاره جویی با رویکرد تحلیلی در مورد یک مسئله انتزاعی یا عینی است که آنان را گرد هم آورده؛ هر چند شاید بهتر باشد که نشست ها خواستگاه و اهداف عینی داشته باشند تا خواستگاه و اهداف انتزاعی. به هر روی نشست علمی در ذات خود یک ویژگی بحران زدگی و پرداختن به اضطرار دارد؛ به همین خاطر ناخواسته مسئله مند است. خلاصه آنکه "مسئله" مهم ترین داشته یک نشست علمی و به طور کلی هر رویداد علمی است که در صورت فقدان آن عاری از سرشت، به خصوص سرشت علمی می شود.

نشست هایی که پیشتر مورد نقد قرار گرفتند یا همان نشست نماها، فاقد تعاریف بالا هستند. مهم ترین و بزرگ ترین نقص آنان نداشتن مسئله است؛ متأسفانه کاملاً یا نسبتاً، فاقد مسئله، دغدغه، پرسش محوری و هدف هستند؛ در نتیجه رویکرد علمی ندارند. به طور مثال نشست هایی که برای گپ و گفت ساده با اندیشمندان، اساتید و شخصیت ها ترتیب داده می شوند از این مشکل به طور اساسی رنج می برند. در این نشست ها که بیشتر شبیه به یک شب نشینی عالمانه است، خبری از پرسش های چالش برانگیز، حساس و پر فایده نیست، حتی خبری از یک گفتگوی با برنامه هم نیست، صرفاً در بهترین حالت، چند سئوال ساده با پاسخ های توصیفی تحویل مخاطبان داده می شود؛ در حالی که می توان معطوف به اهدافی همچون پرسش از بزرگترین یا بحث برانگیزترین یافته علمی شخصیت های مدعو و یا اظهار نظر آنان در مورد مسائل روز علمی و جامعه بود. این فقدان مسئله در نشست هایی ‌که برای بزرگداشت شخصیت های برجسته درگذشته یا ایام تاریخی خاص برگزار می شود نیز مشهود است. در واقع فقدان مسئله و سئوال محوری باعث می شود مخاطب نداند چرا باید در این نشست ها شرکت کند و قرار است در انتها چه یافته ای داشته باشد.

از دیگر ویژگی های شِبه نشست ها که آنان را فاقد تعاریف یک نشست علمی می کند، رویکرد توصیفی و نه تحلیلی آنان است. این مسئله باعث شده است که این دست از نشست ها، یافته جدیدی عرضه نکنند و صرفاً یافته های قدیمی را تکرار کنند. بدتر آنکه این رویکرد توصیفی موجب می شود که نشست هایی که موضوعات یکسان دارند، نتایج یا خروجی یکسانی هم داشته باشند، در صورتی که تحلیل منجر به تفاوت نتایج دو موضوع علمی یکسان می شود. بدین ترتیب نشست نماهایی که موضوعات تکراری دارند از اساس بی فایده و تکرار در تکرار هستند.

ویژگی دیگر نشست های رزومه ای آن است که غالباً یک سخنران بیشتر ندارند؛ همانطور که پیشتر گفته شد یک نشست علمی با هدف تبادل اندیشه چند اندیشمند برای چاره جویی در مورد یک مسئله در مباحثه با یک دیگر تشکیل می شود. تک سخنران بودن نشست های رزومه ای، نقد و تبادل اندیشه توسط چند اندیشمند را ناممکن می کند. در واقع این دست از نشست های رزومه ای بیشتر شبیه به درس گفتارهای مجازی یا سخنرانی های مونولوگِ مراسم های تشریفاتی و ایدئولوژیک هستند تا یک نشست علمی.

البته لازم است بگویم که بسیاری از نشست ها به صورت ظاهری، فاقد مؤلفه های نشست نماها هستند ولی در عملکرد همانند آنها اجرا شده اند؛ به طور مثال چندین سخنران دارند ولی هیچ دیالوگی بین سخنرانان با یک دیگر شکل نمی گیرد؛ زیرا بستر لازم برای مباحثه فراهم نشده است؛ یا سخنرانی از پیش انجام شده و آفلاین است یا جدا جدا سخنرانان را به نشست آنلاین دعوت می کنند. یا به طور مثال در پوستر نشست، مسئله مندی دیده می شود اما در عمل به خاطر عدم وجود یک دبیر علمی متخصص، برنامه درستی برای رسیدن به پاسخ در مورد مسئله وجود ندارد، زیرا برگزارکنندگان نشست ها برای دیده شدن، خود را دبیر علمی نشست معرفی می کنند. یا به طور مثال رویکرد نشست تحلیلی است؛ اما سخنران آن فاقد مرتبه علمی لازم برای تحلیل است.

در پایان می بایست یادآوری کرد که با وجود انتقادات بسیاری که شد، باید تحولات برآمده از کرونا در نشست های علمی را به فال نیک گرفت. درست است که مشکلاتی نیز آفریده است ولی عمق فواید آن بسیار زیاد است، همین که تحت این تحولات نشست های بین المللی مهمی شکل گرفته است تا دروازه های علم جهان را بیش از پیش به روی ایرانیان بگشاید، باید سپاسگزار بود. انتقادات انجام شده برای این بود که کمال بهره وری از این فرصت طلایی صورت بگیرد. وقت آن رسیده است که از نگرش های سطحی نسبت به علم و رویدادهای علمی پرهیز کنیم و درون مایه آنان که همان مسئله مندی است را هدف دستیابی خویش قرار دهیم.