✒️علی سخایی، دانشآموخته کارشناسی ارشد تاریخ ایران باستان، دانشگاه تهران
سفرنامه ژان شاردن نکات بسیار جالبی را از خصایص جامعه ایرانی در دوره صفوی به دست میدهد. این اطلاعات با وسواس قابل تحسینی گرِد هم آورده شده است تا به وسیله آن نویسنده بتواند جامعه مورد نظرش را به دولت مطبوع خود در فرانسه بشناساند. در واقع چنین به نظر میرسد که هدف اصلی این جهانگرِد شهیر از سفر به ایران، تحقیق و تفحص در باب ساختار سیاسی و اقتصادی کشور و البته شرایط اجتماعی جامعه ایرانی بوده است. به برکت نگاه کنجکاوانه نویسنده به مسائل گوناگون اجتماعی ایران، میتوان شناخت مناسبی از اوضاع فرهنگی و مدنی کشور در آن روزگار به دست آورد.
این در حالی است که در منابع ایرانی، کمتر به مسائلی اینچنینی بر میخوریم. بنابراین با بهرهگیری از سفرنامه شاردن و یا سفرنامههایی از ایندست میتوان تا حد زیادی فقدان اطلاعات از اوضاع فرهنگی کشور را جبران کرد. در ادامه بررسی سفرنامۀ شاردن، یکی از موضوعات بسیار جالب توجه، بحث دعا، جادو و طلسم در نزد ایرانیان در دوره صفوی است.
بنابراین با پرداختن به این مبحث، تلاش میشود جایگاه و میزان مقبولیت این قبیل اقدامات در جامعه ایرانی در دوره صفوی روشن گردد. نویسنده در ابتدای این بحث چنین اشاره میکند که عموم ایرانیان به شدت معتقد به موهومات و خرافات احمقانه بودند، چرا که ایرانیان همواره خود را تسلیم تقدیر و سرنوشت خود میدیدند و به این طریق مسائل و رویدادهای گوناگون را توجیه میکردند.
به نظر شاردن هیچکدام از ملل عالم در اعتقاد به چنین مسائلی به پای ایرانیان نمیرسند. البته روشن است که اعتقادات مذهبی جامعه ایرانی تأثیر بسزایی بر وجود عقایدی از این دست داشت.(1) چرا که طبق عقاید مذهبی ایرانیان برخی امور از اراده و توان آنها خارج است اما به نظر میرسد ایرانیان در آن دوران این عقیده را بسط داده بودند و دلیل عمده رویدادها را قضا و قدر الهی میشناختند.(2)
در ادامه شاردن چنین خبر میدهد که ایرانیان تمام روزهای سال و حتی ساعتهای هر روز را به ایام سعد و نحس تقسیم کرده بودند و از سوی دیگر، به طلسم و جادو اعتقاد بسیاری داشتند. بنابراین دعاها و طلسمهایی را با آیات قرآن و یا سایر دعاهای برجای مانده از معصومین ترکیب میکردند و در کاغذی نوشته و همراه خود نگه میداشتند، البته که در حفظ و حراست از آن دعا همواره کوشا بودند. (3) بر طبق گزارش نویسنده، مردم، آن طلسمها و دعاها را عموماً در یک کیسه کوچک که جنس مرغوبی داشت قرار میدادند و به گردن خود میآویختند و یا به بازو و ساعد خود میبستند.
پیش میآمدکه عدهای چندین دعا و طلسم همراه خود داشته باشند. برخی دیگر، دعا و یا طلسم را در درون جعبههای خیلی کوچک مجللی قرار میدادند تا بدین شکل آسیبی به آن دعا وارد نشود، برخی دیگر نیز دعا را در زیر نگین انگشتر خود جاساز میکردند.
بدین ترتیب مردم همواره و در هر حالتی دعا و طلسم را همراه خود داشتند. (4) بنابر گزارشهای ارائه شده، روشن است اینگونه مسائل در میان مردم جایگاه ویژهای داشت. مردم وجود چنین دعاهایی را در زندگی روزمره خود مهم و گاه حیاتی میدیدند. از اینرو دقت و تلاش بسیاری در حفظ و نگهداری دعا انجام میدادند و همواره آنها را همراه خود داشتند.
به نظر، مردم عموما به دو جهت از دعا استفاده کردند. یکی برای دفع اتفاقات نحس و شر، دیگری برای جلب خیر و نیکیها. (5) شاردن میگوید مردم برای رونق کاسبی خود از دعا و طلسم بهره میبردند و کالای خود را با دعا و طلسم تزیین میکردند تا بدین طریق اجناسشان مورد پذیرش مشتریان واقع شوند.(6) این گزاره حاکی از حد بالای انتشار اعتقاد به دعا و جادو در میان اقشار گوناگون جامعه ایرانی در دورۀ صفوی است و از آنجا که چنین مسائلی در مغرب زمین دیده نمیشد، برخورد با مسائلی از این دست، آن هم با آن گستردگی که توصیف شد، سبب شگفتی نویسنده گشته بود.
در ادامه شاردن چنین گفته است که در میان مردم رایج بود طوماری به طول تقریبی نیم متر و عرض تقریبی پنج انگشت آماده میکردند و آن را به نزد ۴۰ نفر از مؤمنین و متدیّنین مقبول جامعه میبردند و از آنها تقاضا میکردند تا آیۀ قرآنی، حدیثی و یا دعایی بر روی آن کاغذ بنگارند، به این گمان که حداقل یکی از آن ۴۰ تن در نزد پروردگار اجر و قرب والایی دارد و بدینترتیب به واسطه دعای خیر آن شخص مؤمن، شامل الطاف و توجه الهی گردیده و خداوند وی را برای رسیدن به مقصود خود حمایت کند.
از سوی دیگر در موردی جالب، شاردن گفته است که اکثر گدایان نیز از این نوع طومارها در اختیار داشتند، با این تفاوت که قطر طومارشان به حدود ۱ متر میرسید و مهر و امضای افراد متدیّن بسیاری بهویژه روحانیون معتبر 7 در ذیل آن طومار دیده میشد.(7)
بدین ترتیب گدایان مزبور امیدوار بودند که خداوند به احترام دعای خیر و ُمهر و امضای مؤمنین واقعی، به آن گدای نادار لطف کرده و او را در سختیها و مصائب روزگار یاری دهد.(8)
در نهایت، آنطور که از سفرنامه شاردن برمیآید جامعه ایرانی کاملا دعا، طلسم و جادو را پذیرفته بود و به قدرت آنها در پیشبرد امور مختلف، چه خیر و چه شر ایمان داشت. بنابراین دعاهایی را که در کاغذهای کوچک و یا بزرگ نوشته شده بودند را در هر حالی با خود همراه داشتند تا بتوانند از انرژی که این دعاها ایجاد میکردند برای رتق و فتق امور روزمرۀ خود مثل افزایش روزی، جلوگیری از چشمزخم یا جلب نظر جنس مخالف و در مقابل بستن روزی و یا بخت دیگران و یا موارد دیگر از این دست بهره برند.
این مسئله، البته امر چندان غریبی نیست، به گواه تاریخ، سابقه ایرانیان در اعتقاد به دعا و جادو بسیار طولانی بوده است. چنین آمده است که در دورۀ اشکانیان، از طرف ایران به چین جادوگر فرستاده میشد و دولت ایران از این طریق کسب درآمد میکرد. (9) امروزه نیز مشاهده میشود که در نزد بخش قابل توجهی از ایرانیان اعتقاد به جادو و طلسم وجود دارد.
---------------------------
کتابشناسی
1. شاردن، ژان، ۱۳۳۵ ،سیاحتنامه شاردن (دائرةالمعارف تمدن ایرانی) با حواشی و تعلیقات و توضیحات لغوی و تاریخی و فرهنگ اصطلاحات و فهارس، اعالم و تصاویر عتیق و باستانی، جلد اول، ترجمه محمد عباسی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر، صفحه ۳۷۰.
2. رک ربانی گلپایگانی، علی، ۱۳۶۸ ،جبر و اختیار، بحثهای استاد جعفر سبحانی، قم، مؤسسه تحقیقاتی سیدالشهداء، ص ۱۰۱ و برای اطلاعات بیشتر در مورد قضا و قدر رک طباطبائی، سید محمدحسین، ۱۳۸۶، نهایة الحکمة، قم، موسسه امام خمینی و مطهری، مرتضی، ۱۳۹۶ ،انسان و سرنوشت، تهران، انتشارات صدرا
3. شاردن، ژان، صفحه ۳۷۰
4. ۳۷۱ ،همانجا
5. همانجا
6. همانجا، ص ۳۷۲
7. همانجا
8. همانجا، ص ۳۷۳
9. دوبواز، نیلسون، ۱۳۴۲ ،تاریخ سیاسی پارت (اشکانیان)، ترجمه علیاصغر حکمت، تهران، انتشارات ابن سینا، صفحه ۳