✒️ سجاد نوروزی - سندپژوه، دانشآموختۀ مقطع کارشناسیارشد رشتۀ اسناد و مدارک آرشیوی و نسخهشناسی دانشگاه تهران
(اجیرنامهها، مردمنامهای دربارۀ قالیبافان)
برگنوشتههای مکتوب، مهمور و مصدق با ساختار متنی و فرامتنی معین را اسناد تاریخی گویند. اسناد تاریخی بهعنوان مهمترین مراجع تاریخنگاری و تاریخپژوهی سهم بسزایی در شناخت تاریخ ایران دارند.
اسناد مردمی یا مردمنامهها اصطلاح وضعی نگارنده در ذیل اسناد اجتماعی، به مجموعۀ اسناد شرعی و قضایی، اخوانی، مکاتبات و مراسلات اطلاق میگردد که میان طبقات اجتماعی مختلف مردم صورت گرفته و حاصل کنش و واکنش شرعی، مردمی دربارۀ حل اختلافات، روابط روزمره میان مردم و موضوعات مردمی باشد، بهعبارت دیگر، متعاقدین و طرفین اسنادی در مردمنامهها مردم عادی (کوچه و بازار) بوده و موضوع این اسناد دربارۀ مسائل و معضلات تاریخی همین مردم است.
بنابراین، به اعتبار شخصیتشناسی اسنادی، موضوعات و مضامین اسنادی، منشأ نگارش و پیدایش، این قبیل اسناد را میتوان «مردمنامه» یا «اسناد مردمی» دانست. این اسناد معمولاً از منظر گونهشناسی اسنادی در ذیل اسناد اجتماعی قرار داشته و شامل گونههای مختلف اسناد چون اسناد شرعی و قضایی (اجیرنامه، نکاحنامه، مصالحهنامه، مبایعهنامه، پَشَهِنامه، وصیتنامه)، مکاتبات و مراسلات اخوانی چون نامههای دوستانه و... میگردد.
ملاک در طبقهبندی این اسناد وابستگی و پیوستگی آنها به مفهوم «مردم» است، مراد از مردم در اینجا، اکثریت جامعۀ عشایری، روستایی و شهری ایران است که از ثروت و قدرت چندانی برخوردار نبوده و در لابلای سطور تاریخ ایران بهدست فراموشی سپرده شدهاند. مردم یعنی اکثریت جامعه که هیچگاه در تاریخ ایران محل توجه واقع نگردیدند.
از جمله اسناد شرعی و قضایی که دربارۀ مردم نگارش یافته است، سند «اجیرنامه» است، اجیرنامهها دربارۀ طبقۀ اجتماعی قالیبافان و فرشبافان ایران تحریر و نگارش یافتهاند و بهعنوان یکی از اسناد مردمی، حاوی آگاهیهای ارزشمند سندشناسی و تاریخی دربارۀ مردم عادی و طبقۀ فراموششدۀ قالیبافان ایران هستند.
اجیر در لغت به معنای مزدور، پیشیار، مزدبگیر، شخصی که انجام عملی را در برابر مزدی متعهد شود.[۱] اجارهدهندۀ خویش برای خدمات، به کسی که خود را برای انجام کاری مانند بنّایی، خیاطی، قالیبافی و... اجاره میدهد، اجیر گفته میشود؛ این عنوان به اجارۀ اعمال اختصاص دارد، اجیر به دودستۀ اجیرخاص و اجیرعام تقسیم میشود[۲].
اجیرنامه، عهدنامهای است که بهموجب آن کار کسی بهمدت معینی خریداری میشود[۳]. از منظر گونهشناسی اسنادی، اجیرنامه را میتوان در ذیل «اجارهنامه» یا «مقاطعهنامه» قرار داد که بهموجب آن شخصی که قابلیت انجام کاری را داشته، بدان منظور اجیر شده است[۴].اجیرنامه در تعریفی دیگر، نامه یا پیمانی مبنی بر استخدام یا بهکارگماردن کسی برای انجام کاری است[۵] و البته کسی که نیروی کار خود را به اجاره میدهد، «اجیر» مینامند[۶].
اجیرنامه بهعنوان یکی از انواع سند شرعیه حاکی از مناسبات نظام بافت و مقاطعهکاران (پیمانکاران، تجار قالیباف و کارخانه (کارگاه)داران) است. بهگونهای که در دو سند اجیرنامه بهعنوان نمونۀ آماری پژوهش، از منظر جنسی قالیبافان بیشتر از جنس مؤنث و از طبقۀ جنسی زنان و دختران بودند، دو قالیباف مرد و یک زن که در قالب عقد شرعی اجیرنامه به استخدام تجار قالیباف درآمدند.
از منظر سن (میزان کهولت) قالیبافان، یک دختر نوجوان، یک زن بالغه و یک مرد بالغ بودند. قراردادهای بافت سهساله و پنجساله میان کارخانهدار و قالیباف منعقد میگردید، در سال ۱۳۲۰ق. برای سه سال کار قالیبافی مبلغی در حدود دوازده تومان رایج خزانه و در سال ۱۳۲۷ق. برای یک سال بافندگی دو نفر قالیباف مبلغی در حدود پنجاه تومان رایج خزانه پرداخت گردیده است.
روش پرداخت بهصورت اقساطی و متناسب با حضور قالیباف در کارگاه و پیشرفت کار بوده است، بهگونهای که در نمونۀ الف در سه قسط، سال اول یک تومان و پنج هزار دینار، قسط شهور سال دوم سه تومان و پنج هزار دینار و قسط شهور سال سوم هفت تومان[۷] و در نمونۀ ب در چهار قسط احد ۱۵ شعبان ۲۰ تومان، در ۱۵ ذیقعده ۱۰ تومان، در ۱۵ شهر صفر ۱۰ تومان، و در ۱۵ جمادیالأول ۱۰ تومان[۸] پرداخت گردیده است.
هنگام سررسید (موعد) پرداخت، مبلغ قسط در ظهریه (پشتیه) ذکر گردیده و وصول مبلغ سند با عباراتی چون «تحویل والدۀ اجیره شد، ۲۶ ذیحجه ۱۳۲۰ق.، مبلغ [س]: سه تومان» تحریر میگردید و سررسید مبلغ بعدی در ذیل آن با عبارتی چون «به بیبی حیات واصل گردید، [س]: ۳ تومان و پنج هزار دینار» تحریر گردیده است. در قسمت شروط ضمن عقد، شرایط طرفین اسنادی (متعاقدین) و بهویژه شرایط مستأجر (مقاطعهکاران و تجار قالیباف) تحریر گردیده است که مبتنی بر شروطی چون مکان بافت قالی، مدت زمان کار و بافندگی، اعیاد و زمان استراحت، تقسیط و قسطبندی و... بوده است.
[۱] . دهخدا، علیاکبر، «لغت نامه دهخدا»، ۱/ ۸۹
[۲] . هاشمیشاهرودی، محمود، «فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت علیه السلام»، قم، موسسه دایرهالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۹، ۱/ ۲۶۱
[۳] . معین، محمد، «فرهنگ معین»، ۱/ ۲۷۴
[۴] . رضایی، امید، «درآمدی بر اسناد شرعی دورۀ قاجار»، ۹۱
[۵] . هاجری، ضیاءالدین، «فرهنگنامهها»، تهران، بهآفرین، ۱۳۸۱
[۶] . وزین کریمیان، محمد، «بررسی مبانی فقهی و حقوقی رابطه کارگر و کارفرما در ایران»، مجلۀ دانش مدیریت، ۹، ۱۱۴ـ۱۲۰
[۷] . اجیرنامۀ حیات بنت فاطمه سوداگر یزدی با حاج علی ابن حاجی عبداللّه در خصوص اجیر نمودن وی برای فرشبافی، ۴/ جمادیالاولی/ ۱۳۲۰ق.، کرمان، سازمان اسناد و کتابخانۀ ملّی (مرکز اسناد کرمان)، ۹۹/۲۸۰/۲۲
[۸] . اجیرنامه محمّد و فاطمه فرزندان غلامحسین با حاج عبداللّه راوری در خصوص قالیبافی در کارخانۀ وی، ۱۵/ شعبان/ ۱۳۲۷ق.، کرمان، سازمان اسناد و کتابخانۀ ملّی (مرکز اسناد کرمان)، ۹۹/۲۸۰/۲۲