تجارت زمینی و دریایی ایران و چین در دورۀ ساسانیان

✒️فاطمه کاملی، دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران باستان دانشگاه تهران

 

زمینه‌ها؛ بررسی اوضاع سیاسی و اقتصادی چین در آغاز سده چهارم م.

نخستین مدارک مبتنی بر روابط سیاسی و تجاری ایران و چین متعلق به قرن دوم پیش از میلاد می‌باشد. با این حال شباهت‌های هنری و صنعتی و اشاره‌های موجود در اقوال نویسندگان یونانی چون ارسطو در باب کرم ابریشم، نشان‌دهندۀ قدمت بیشتر این روابط است هرچند در منابع تاریخی ثبت نشده باشند.

 

از دورۀ اشکانی و با گشایش راه ابریشم، روابط سیاسی، هرچند کمرنگ اما به شکل رسمی میان سلسلۀ هان و اشکانیان شکل گرفت و خصوصاً باعث رونق در امر تجارت زمینی گردید. از قرن سوم میلادی و با روی کار آمدن ساسانیان، این وضع تغیییر کرد. با وجود این که نواحی آسیای مرکزی توسط ساسانیان مهار شده و امنیت بر جاده‌های آن حاکم بود، وضعیت در چین به کلی تفاوت داشت.

 

 

از اوایل قرن چهارم میلادی، چین با حملۀ قبایل شمالی، ضعف قدرت مرکزی و حتی تخریب و سوزانده شدن پایتخت آن، لویانگ، مواجه شد و این وضع به مدت دو قرن ادامه یافت. علی‌الخصوص تسلط قبیلۀ شیونگ‌نو بر ترکستان امرزی و ایستگاه‌های مهم راه ابریشم، روند تجاری این مسیر را با وقفه مواجه نمود. (Henning, 1948: 601-615)

 

بنابرین راه زمینی ابریشم تا سده‌ها امنیت و رونق سابق خود را از دست داد و روابط تجاری با غرب آسیا دچار وقفه‌ای طولانی مدت شد. به ‌طوری که قدیمی‌ترین سکۀ ساسانی یافت شده در غرب چین (تورفان) متعلق به زمان پیروز ساسانی (458-484 م.) است. (وثوقی، 1396: 39) همچنین ایران نیز از نیمه دوم قرن چهارم م. با حضور هپتالیان و سپس هون‌ها در حدود شمال شرق خود مواجه شد که منجر به جنگ‌های فرسایشی و طولانی مدت گردید و راه دستیابی ایران به جادۀ ابریشم را نیز مسدود نمود. (کریستینسن، 1395: 208 و 211-214)

 

منابع چینی و سغدی باقی‌مانده نشانگر تخریب و کشتاری عظیم در این دوره هستند. نامۀ دوم از نامه‌های باستانی سغدی که به دست مباشر تجارت‌خانه‌ای برای ارباب خود نوشته شده، اعلام می‌کند که امپراطور از پایتخت، لویانگ فرار کرده و هر دو شهر لویانگ و یِه غارت و به آتش کشیده شده‌اند.

 

همچنین اذعان می‌دارد که در سه سال گذشته، هیچ فرد سغدی از چین غربی بازنگشته تا خبری برای آنها بیاورد. نویسنده همچنین به هون‌ها (به سغدی: xwn) اشاره کرده که تا دیروز رعایای امپراطور بودند

 

اما حال، بسیاری از شهرهای چین را به نابودی کشانده‌اند و اعلام می‌کند که حال ما نمی‌دانیم آیا چینیان خواهند توانست آنان را از کشور بیرون کنند یا خیر. گویا این وضعیت به شدت تجار سغدی و کولونی‌های آنان در شهرهای تجاری چین را تحت فشار قرار داده زیرا به گفتۀ نویسندۀ نامه، تمام سغدیان و هندیان شهر لویانگ از قحطی مرده‌اند., 2009: 291)Livshit)

 

 

نامه پنجم نیز که در شهر گوزانگ (سغدی kc’n) نوشته شده اطلاعاتی مشابه از وضع چین داخلی ارائه می‌دهد و بیان می‌کند که اوضاع روز به روز در حال بدتر شدن است؛ به طوری که نویسنده هرگز از شهر خارج نشده و به هیچ سویی نمی‌رود. همچنین هیچ کاروانی نیز از گوزانگ خارج نمی‌شود. وی اشاره کرده او و بسیاری از سغدیان می‌خواهند چین را ترک کنند اما افراد یا مسائلی مانع آن‌ها شده‌اند.

 

به علاوه اعتراف دارد که سغدیان ساکن دون-هوانگ که غالبا همگی از تجار بودند، کاملاً به فقر و فاقه دچار شده‌اند و خود نگارنده نیز در گوزانگ با بدبختی و پول خیریه‌ای زندگی می‌کند. (Livshits (tr.), 2008: 289-293)

 

تجارت دریایی

آشوب‌های حاصل از جنگ‌های قبیله‌ای و خالی شدن شهر‌ها از جمعیت به خاطر قحطی و مرگ‌و‌میر، باعث شد اشراف و زمین‌داران چینی از شمال به سمت جنوب و شرق چین مهاجرت کرده و در نتیجه، این مناطق با رونق اقتصادی مواجه شوند. این روند در دورۀ جنگ‌های داخلی میان پادشاهی‌های شمالی و جنوبی 420-589 م. نیز ادامه یافت و به مهاجرت بزرگ نژاد هان به جنوب رودخانۀ یانگ تسه انجامید و شالودۀ تجارت دریایی میان چین، هند و ایران را فراهم نمود. (وثوقی، 1396: 38-39)

 

تاریخ‌های دودمانی چین نشان می‌دهند از اواخر قرن چهارم تا هفتم میلادی، چینی‌ها تمام کالاهایی را که در هند، سیلان، عربستان و شرق آفریقا تولید می‌شد را به عنوان کالاهای ایرانی «بو سی» می‌شناخته‌اند زیرا ایران بیشترین تعداد بازرگانان دریایی را داشته و این کالاها را به چین صادر می‌کرده است. و اساساً نام ایران نماد و آرم کالاهای دریایی در این دوره بوده است. (Pulleyblank, 2011)

 

البته این روندی یک‌سویه نبود و تجار و مسافران چینی نیز به ایران می‌آمدند. کانگ تائی در قرن سوم از سفر به سواحل تا شی (تازی) و خلیج فارس می‌نویسد. (همان، ص 41) منابع یونانی چون آمیانوس مارسلینوس نیز به وجود کالاهای هندی و چینی در بین‌النهرین دورۀ ساسانی اشاره کرده‌اند. (ص 25) این روند به صورت بالعکس نیز ادامه داشت و بسیاری از گیاهان و داروهای گیاهی از ایران به چین رفت.

 

کتاب «وی شو» لیستی کامل از کالاهای کشور بو سی «پارس» را آورده که شامل: طلا، نقره، توتیا، مرجان، کهربا، مروارید، عقیق، شیشه، آجر، کاشی، کندر، جزع، الماس، لاک، آهن کار شده، مس، قلع، شنگرف، جیوه، پرنیان، ابریشم، قالی، نمد، فرش، تافته، چرم، زردچوبه، زعفران، صمغ، چوب سیاه، فلفل، شکر، خرما، زرنیخ زرد، زنگار، هلیله، و مازو می‌شوند.

 

همچنین به وجود اسب، شتر، فیل، شیر و شترمرغ در ایران اشاره شده است. منبع دیگری به نام کتاب «سوئی شو» نوشتۀ وی جِنگ نیز فهرستی مشابه از کالاهای ایرانی به دست می‌دهد. درحالی‌که این کالاها در حیطۀ وسیعی از هند و کشورهای عربی تولید می‌شدند و منحصر به ایران نبودند.

 

با این حال چون بازرگانان ایرانی کنترل تجارت دریایی اقیانوس هند را در دست داشتند، چینیان، این اجناس را ایرانی تلقی می‌کردند. کشتی‌ها با خدمۀ فارسی زبان تا دریاهای جنوبی چین پیش می‌رفتند و احتمالاً در بنادر ناشناسی در هندوچین پهلو می‌گرفتند. در دورۀ تانگ، بندر کانتون یکی از مراکز عمده تجارت چین با غرب بود. البته به جز فارسی، سغدی نیز زبانی رایج در میان تجار به شمار می‌آمد اما بیشتر در تجارت زمینی ایران- چین کاربرد داشت. (واتسن، 1390: 332)

 

این برتری تجاری در زمین و دریا، حاصل سیاست‌های جدید اصلاح مالیاتی انوشیروان، احداث بنادر در سواحل خلیج فاری، ساخت دیوارها در طرفین کشور برای جلوگیری از حملات کوچروان، و مهم‌تر از همه اتخاذ سیاست‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در برابر روم بود که نمونۀ بارز آن در مسئلۀ حمله به یمن برای جلوگیری از تفوق روم بر تجارت دریایی دیده می‌شود. (کریستینسن، 1395: 268)

 

تجارت زمینی

البته باید مدنظر داشت که تجارت زمینی ایران و چین در این دوره منقطع نشد بلکه تنها با افول روبه‌رو گشت. مسیر تجارت زمینی از دون هوانگ در غرب چین آغاز شده و در طول کانال کانسو ادامه می‌یافت.

 

شاخۀ شمالی آن از نزدیکی تورفان و قره‌شهر می‌گذشت و پس از عبور از کوه‌های تیان‌شان به سمت غرب می‌رفت و در کاشغر به جادۀ جنوبی می‌پیوست که از یانگ کوان شروع شده و در حاشیۀ فلات تبت با عبور از ختن به کاشغر رسیده بود. این مسیر دوباره خود به دو شاخه تقسیم می‌گردید.

 

یکی از طریق گذرگاه تِرِکو فرغانه به سمرقند و مرو می‌رفت و دیگری با عبور از بلخ و فلات پامیر به مرو می‌رسید. بازرگانان سپس به هکاتومپولوس و اکباتان رفته و از آنجا راهی تیسفون می‌شدند. (واتسن، 1390: 320-321)

 

مهم‌ترین محصول این تجار، ابریشم بود. هرچند با فاش شدن راز تولید ابریشم، که افسانه‌های بسیاری در باب آن نقل می‌شود، ایرانیان نیز تولید آن را یاد گرفته و حتی ابریشم‌های زربفت ایرانی با پارچه‌های چینی قابل رقابت بودند. به‌طوریکه برخی واژگان و اصطلاحات تخصصی مربوط به منسوجات که در متون سویی وجود دارد، به عنوان برگردان‌های آوایی واژگان فارسی تشخیص داده شده‌اند. (همان، 322-323)

 

کالای دیگر شیشه است که در متون چینی نیز به کرات از آن یاد شده است. شیشۀ هان، در قرون بعدی نشانگر طرح‌های بیگانه است و از این جهت به شیشه‌های بابِلی و سوری شباهت دارد. شیشه‌های آبی و سبز یافت شده در گورهای چینی از قرن پنجم م. نیز نشان‌دهندۀ اصل و منشاء ایرانی و سوری ست و حتی برخی از این آثار به ژاپن نیز راه پیدا کرده‌اند. (همان، 324- 325)

 

به‌علاوه، می‌توان از سنگ‌های قیمتی، چون فیروزه، کهربا، عقیق، مرجان و انواع عطرها، فرش، زره، و حتی تخم شترمرغ که متون چینی از آن به عنوان پرنده‌ای آتش‌خوار یاد کرده‌اند، نام برد. در باب تجارت انسان نیز، کوتوله‌ها، تردستان، بندبازان، نوازندگان و رقاصان که درباریان چینی را سرگرم می‌کردند، بسیار محبوب بوده‌اند. (واتسن، 1390: 325)

 

با روی کار آمدن خسرو انوشیروان در ایران، و پایان جنگ‌های داخلی در چین، تجارت زمینی ایران و چین از قرن ششم م. با رونق مضاعف روبه‌رو شد و کولونی‌های تجار ایرانی در چین تشکیل گردید.

 

در دورۀ تانگ برخی ایرانیان ساکن در پایتخت چین نام خانوادگی لی را برای خود برگزیدند. این خانوار‌ها تماماً از تجار ثروتمند بودند به‌طوری که ثروت ایشان به صورت ضرب‌المثل درآمده و اصطلاح ایرانیِ فقیر نوعی تناقض‌گویی محسوب می‌شد. (همان، 1390: 328) پرداخت برای کالاهای چینی، خصوصاً ابریشم، بیشتر به صورت مسکوکات و شمش بوده است. گنجینه‌های متعددی از سکه‌های نقرۀ ساسانی در چین یافت شده که گاه تبدیل به شمش شده‌اند.

 

لازم به ذکر است تجار تنها اجناس و کالاها را جابه‌جا نمی‌کردند بلکه عامل مهمی در انتقال مواد فرهنگی نیز به شمار می‌رفتند. ادیان مسیحیت نستوری، دین مانوی و دین زردشتی نه تنها به چین راه یافتند، بلکه حتی به عنوان ادیان رسمی چین مورد قبول حکومت قرار گرفتند. (واتسن، 1390: 329)

 

دین زردشتی از قرن ششم م. و دین مانوی از قرن هفتم م. برای نخستین بار در اسناد چینی دیده می‌شوند. به علاوه ریاضیات، نجوم، کیمیا و داروسازی نیز توسط تجار از ایران به چین انتقال یافت. (همان)

 

 

---------------------------

کتابشناسی

Henning, W. B., “The Date of the Sogdian Ancient Letters”, Bulletin of the School of Oriental and African Studies, Volume 12, 1948, pp. 601-615.

Livshits, Valdimir, “The Sogdian Ancient Letters (I, III)”, Iran and the Caucasus 12, 2008, 289-293.

Livshits, Vladimir A., “Sogdian Ancient Letters (II, IV, V)”, Scrinium V, 2009.

Pulleyblank, Edwin G., “Chinese-Iranian Relations i. Pre-Islamic Times”, Encyclopedia Iranica, Last Updated: October 14, 2011, https://iranicaonline.org/articles/chinese-iranian-i .

کریستینسن، آرتور امانوئل، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، ویراستار حسن رضایی باغ بیدی، تهران: صدای معاصر، 1395. 

واتسن، ویلیام، «ایران و چین»، مندرج در تاریخ ایران کمبریج، ج3، قسمت سوم، ترجمه تیمور قادری، تهران: مهتاب، 1390، صص305-366.

وثوقی، محمدباقر، میراث دریانوردان ایرانی در بنادر چین؛ بنادر گوانجو، چوانجو، خانجو، تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، 1396.